کندر Kondar

کندر Kondar

کندر Kondar

کندر Kondar

شمع من شو

همچو پروانه ام و شمع ولی نیست مرا

 

شمع من شو که به دورت پر خود سوزانم

 

همچو مجنونم و لیلی بر من نیست چرا

 

لیلی ام شو که به راهت بدهم این جانم

 

همچو خورشیدم و از نور مرا چیزی نیست

 

بنشین در بر من تا که جهان تابانم

 

همچو دریایم و من بی خبر از جوش و خروش

 

چون به ساحل تو بیایی دو جهان لرزانم

 

همچو کوهم که مرا طاقت استادن نیست

 

                            گو سلامی که فلک در ره تو جنبانم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد